Из-за периодической блокировки нашего сайта РКН сервисами, просим воспользоваться резервным адресом:
Загрузить через dTub.ru Загрузить через ClipSaver.ruУ нас вы можете посмотреть бесплатно چگونه آگاهانه مسیرهای عصبی مغز و ذهن را تغییر دهیم ؟! или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Роботам не доступно скачивание файлов. Если вы считаете что это ошибочное сообщение - попробуйте зайти на сайт через браузер google chrome или mozilla firefox. Если сообщение не исчезает - напишите о проблеме в обратную связь. Спасибо.
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru
اکثر اوقات هوشیاری روزمره و آگاهانه ما در گیر سه چیز است. اول: از اینکه در قالب یک بدن وجود داریم هوشیار هستیم، مغز ما از آن چه که در درون بدن اتفاق می افتد بازخورد می گیرد و محرکهایی از سمت محیط دریافت می کند و ما احساس بدن را در قالب حواس فیزیکی خود شناسایی میکنیم. دوم : ما از محیط خود آگاه هستیم فضای اطراف ما پیوند ما با واقعیت بیرونی است. ما به چیزها، اشیاء، افراد و مکانهای اطراف خود توجه می کنیم. سوم: اینکه ما گذر زمان را حس میکنیم و زندگی خود را در چهارچوب مقوله زمان ساختاربندی میکنیم. اما زمانی که افرادی با تأمل جدی در درون خود حرکت میکنند، وقتی امکان های جدید هستی خود را فراخوانی ذهنی میکنند میتوانند آنقدر در فکر خود غرق شوند که گاهی توجه خود را به طور کامل از بدن و محیط جدا شود و این موضوعات محو و ناپدید شوند. حتی مفهوم زمان هم ناپدید می شود، بعد از این دورهها وقتی افراد چشمهای خود را باز میکنند انتظار دارند یکی دو دقیقه گذشته باشد اما متوجه می شوند که چند ساعت را در همان حالت سپری کردند. در این لحظات ما نگران مشکل های خود نیستیم و جالب اینجاست که دردی هم احساس نمی کنیم. چه اتفاقی افتاده است؟ ما از احساسات بدن جدا می شویم و از محیط خود منفک می شویم. می توانیم آنقدردرگیر این فرایند خلاق بشویم که خود را نیز فراموش کنیم. وقتی این اتفاق میافتد افراد از هیچ چیزی آگاه نیستند جز از افکار خود، به عبارت دیگر برای آن ها تنها چیزی که واقعی است هوشیاری از چیزی است که به آن فکر می کنند. تقریبا همه این انسانها این پدیده را با کلمات یکسانی توضیح می دهند و می گویند که ما به جایی میرفتیم در ذهن خود که ذهن ما را به آن جا میبرد ، جایی که هیچ مزاحمی نبود و جالب این جاست که همه می گویند هیچ زمانی وجود نداشت، کسی آن جا نبود، چیزی آن جا نبود و هر چیزی که بود فقط افکار من بود. آن ها در عمل به هیچکس و هیچ چیز در هیچ، زمانی تبدیل شده بودند، یعنی به عبارتی هیچکس شده بودند. این انسانها در این حالت میتوانستند به دهمان چیزی تبدیل شوند که تصور میکردند و این قابلیت به لطف لوب پیشانی است. مغز انسان به لطف لوب پیشانی این توانایی را دارد که محرکهای بدن، محیط وهوشیاری از زمان را کاهش بدهد و حتی به صفر برساند و این یک واقعیت بسیار بسیار جالب است و بسیار مهم است که انسان بتواند در خود غوطه بخورد و بتواند آن حالت را احساس بکند و با آن تجربه یکی شود. تبدیل به هیچکس شود، زمان را تبدیل به صفر کند، فقط و فقط در محیط و جایی باشد که بتواند هیچ کس و هیچ چیز را تجربه کند. وقتی این چنین رفتار میکنیم مغز این تاثیرات را در چین های عمیق تر بافت خود ثبت میکند. تسلط به این مهارتها همان چیزی است که به ما اجازه می دهد که مغز خود را از نو سیم کشی کنیم و اینطور می شود که ما میتوانیم زندگی خود را تغییر بدهیم... #نوروپلاستیسیتی#روانشناسی #پادکست_راهی_بسوی_خدا #مدیتیشن_با_یزدان #مدیتبشن#تعالیم_معنوی #آگاهی #بیداری_معنوی Most of the time, our daily conscious awareness is engaged with three things: We are conscious of existing within a body. Our brain receives feedback about what is happening inside our body, processes stimuli from the environment, and identifies bodily sensations through our physical senses. We are aware of the space around us, which connects us to external reality. We pay attention to objects, people, and places in our surroundings. We perceive the passage of time and structure our lives within the framework of time. However, when individuals engage in serious introspection and explore the deeper possibilities of their existence, they may become so immersed in thought that their attention completely detaches from their body and environment. These aspects fade away, and even the concept of time disappears. After such experiences, when individuals open their eyes, they might expect only a minute or two to have passed, only to realize that hours have gone by. In these moments, we are free from our worries, and interestingly, we feel no pain. What has happened? We separate from bodily sensations and detach from our surroundings. We can become so involved in this creative process that we lose awareness of ourselves. When this happens, individuals become aware of nothing but their thoughts. In other words, the only reality for them is the consciousness of what they are thinking about. Almost everyone who experiences this phenomenon describes it in similar terms, saying, “We went somewhere in our mind, a place where our mind took us, free from any disturbances.” Interestingly, they all report that there was no time, no one else, and nothing there—only their thoughts. In essence, they became no one, nothing, in no time and no place. In this state, people could become whatever they imagined. This capability is made possible by the prefrontal lobe of the brain, which has the ability to reduce or even eliminate.. #pathways_to_god_podcast #meditation_with_yazdan #meditation #spiritual_teaching #yoga# neuroplasticity