Русские видео

Сейчас в тренде

Иностранные видео


Скачать с ютуб مقاله / شیراز بهشتی خفته / مجله کوچه/ شماره 22/ تیر1403/ N. Fakouhi/ Shiraz, Sleeping Paradise/ 2024 в хорошем качестве

مقاله / شیراز بهشتی خفته / مجله کوچه/ شماره 22/ تیر1403/ N. Fakouhi/ Shiraz, Sleeping Paradise/ 2024 9 месяцев назад


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru



مقاله / شیراز بهشتی خفته / مجله کوچه/ شماره 22/ تیر1403/ N. Fakouhi/ Shiraz, Sleeping Paradise/ 2024

پهنه ایران با تاریخ سه هزار ساله‌اش، با تمام ماجراهای تلخ و شیرین و بیشتر تلخ تا شیرینش، همیشه امیدی بزرگ را در دل همه دوستدارانش پایدار نگه داشته است: امید به یک نوزایی. یک نوزایی که بارها در این تاریخ هزاران ساله، بسیار به واقعیت نزدیک شده، اما نتوانسته است جز در نقاطی محدود و در سال‌هایی کم‌شمار پایدار بماند. اما امیدی که هربار به سراغ یکی از پایتخت‌های فراوان این سرزمین، و این بار شیراز می‌رویم، در دل هر انسانی که شناختی از تاریخ تمدن جهان دارد، خود را دوباره زنده کرده است: واقعیت در آن است که برای برپایی تمدن‌های شکوفا و پایدار، انسان‌های فرهیخته و آزادمنش و هنر و آبادی و زیبایی می‌توان از «هیچ» آغاز کرد؛ اما به سختی می‌توان امیدی به بارنشستن تلاش‌های خود حتی در آینده‌ای دور داشت. گاه گردشگران ایرانی و اغلب به دور از شناخت و دانش فرهنگی وقتی روانه کشورهایی چون سرزمین‌های بیابانی و نفت‌خیز جنوب خلیج فارس می‌شوند، با حسرت، از «پیشرفت‌»‌های عظیمی که در پهنه‌هایی چون عربستان، امارات، کویت، دبی و حتی بحرین، روی‌داده سخن می‌گویند و آن‌ها را در ساخت ‌و ساز‌های غول‌آسا و خواب و خیال‌هایی هیجان‌انگیز چنان بر زبان می‌آورند که تنها می‌تواند گویای درونی شدن ضد الگوهایی برای درک شهر و شهرنشینی و به تحقق درآمدن فرهنگ انسانی مدرن باشند، همچون: «پیست‌های اسکی» در میان بیابان‌های سوزان؛ برج‌های سر به فلک کشیده و هر روز بلندتر؛ تونلی «تمدنی» در میان بیابان سوزان؛ موزه‌ها و دانشگاه‌های اروپایی و آمریکایی که در این سرزمین‌ها برپا شده و… اما همین افراد که به شدت نیز و بسیار به حق، از وضعیت کشور خود ناخرسند هستند، بی‌آنکه اندکی عمیق‌تر بیاندیشند، نمی‌توانند درک کنند که همه این ساخته‌های مادی و برون‌آمده از پول‌های نفت، را ما در گذشته‌ای نزدیک و در برهه‌ای زودگذر و در خوش‌خیالی جاهلانه، در ده سال آخر رژیم پیش از انقلاب ۱۳۵۷، تجربه کردیم، همچنان که سرانجامش را. و اگر باز هر از سر عقب‌ماندگی فرهنگی همه چیز را در نظریه‌های توطئه نبینیم، اذعان خواهیم کرد که آن سرانجام ، از آغاز کار کمابیش قابل حدس زدن بود. حتی پیش از آن نیز، ده‌ها بار در طول تاریخ خود ما شاهد بروز چنین شکوه و جلالی در میان فرادستان جامعه، در کاخ‌های پادشاهی بوده‌ایم؛ اما همه آن‌ خواب‌های در بیداری، در نهایت به کابوس خاک سیاه و مصیبت و خشکی و فقر فرهنگی و بلاهای بی‌پایان و دردهای بزرگ و پراکنش و آوارگی منجر شدند: به خاطراتی تلخ برای نسل‌های آتی، برای انسان‌های بینوایی که با رویای ثروت‌های نیاکانشان، در کلبه حقیر و بستر سخت خود به زحمت به خواب می‌روند. با این همه نیرویی، گویی معجزه‌آسا، مادیت‌هایی از جنس رویاهای شهری و شهرهایی فرو رفته در بستر هنر و میراث فرهنگی همچون شیراز، سبب شده‌اند نه تیغ دشمنان داخلی و نه شمشیر و سلاح بیگانگانی که در طول این هزاران سال در این سرزمین ویرانی به بار آورده‌اند، نتوانند ضربه‌ای‌ جبران‌ناپذیر بر فرهنگ ایرانی بزنند و میراث فرهنگی مادی و به ویژه غیر‌مادی ما، از فردوسی و خیام و عطار تا حافظ و سعدی و مولانا و هزاران شاعر و متفکر بزرگ این سرزمین و از آن‌ها بیشتر، هنر ِمردمان ناشناخته‌ای که زیباترین فرش‌ها، باغ‌ها، ارگ‌ها و قنات‌ها و آتشکده‌ها و معابد و آیین‌های نیایش و تفکر و هنر و شعر را برای ما به جای گذاشتند، تخریب کنند. شیراز، شهری است از جنس این معجزه و پهنه‌ای که آب و خاکش در حافظه سراسری ایرانی بیشترین مقاومت فرهنگی را از خود نشان داده است تا همواره دست‌مایه‌هایی برای نوزایی و امید به آن داشته باشیم. و ارزش آن نه در مادیت شهری به خودی خود آن بلکه در قابلیت درونی اتوپیایی‌اش برای همان نوزایی همیشه محتمل و گاه و بیگاه تحقق یافته است. بنابراین وقتی به شیراز می‌اندیشیم، بی‌آنکه فراموش کنیم با کلانشهری مدرن و جهان سومی با تمام مشکلات بی‌پایان چنین موقعیتی روبرو هستیم و با جمعیتی بسیار جوان با نیازها عظیمی که بی‌کفایتی فرادستان حتی نمی‌تواند بخش کوچکی از آن را پاسخ ‌دهد یعنی همان واقعیت‌های تلخی که امروز در سراسر این پهنه در حال تجربه کردنش هستیم؛ بلکه با حقیقتی از جنس «خیال»، از جنس «احتمال» و به زبان حافظ و سعدی با فال نیکی سرو کار داریم که می‌تواند برای آینده همه ما باز شود. همه آن واقعیت‌های تلخ مادی که عموما از جنس سیاسی، فناورانه، اقتصادی، مدیریتی، شهرسازانه و جامعه‌شناسانه هستند، جای خود را دارند و درباره هر کدام بسیار نوشته شده است و باید نسبت به آن‌ها حساس و دغدغه‌مند بود. اما نباید از یاد برد که در این نوشته‌ها نوعی «جهانشمولیت» وجود دارد که به طرح‌واره‌های بزرگ می‌ماند یعنی به دگرگونی‌هایی اساسی که اینجا و آنجا و همه جای این سرزمین را باید فرا بگیرند. آسیب‌شناسی شهری شیراز، از این لحاظ چندان تفاوتی در ابعاد کلان و گاه خُرد خود، با شهرهای چهار گوشه دیگر این سرزمین ندارد. یعنی در حقیقت گونه‌ای آسیب‌شناسی در سطح پهنه ایران است که همان اندازه به زندگی روزمره همه مردم این سرزمین ضربه می‌زند که به هویت شهری تاریخی و امروزین آن. متن کامل مقاله در وبگاه ناصر فکوهی https://nasserfakouhi.com/%d8%b4%db%8... #ناصر_فکوهی #شیراز #شهر_خاطره #شهر_وایمار #حافظ_و_گوته #امکان_اتوپیایی #میراث_فرهنگی_ایران اگر از محتوای این کانال استفاده می کنید، کمک مالی شما می تواند ضامن تداوم آن باشد . برای هموطنان خارج از کشور که مایل به ارسال کمک هستند لطفا از درگاه « پی پال» و آدرس ایمیل زیر استفاده کنید [email protected] وبگاه ناصر فکوهی nasserfakouhi.com

Comments