Из-за периодической блокировки нашего сайта РКН сервисами, просим воспользоваться резервным адресом:
Загрузить через dTub.ru Загрузить через ycliper.com Загрузить через ClipSaver.ruУ нас вы можете посмотреть бесплатно وبلاگ مرگبار (167) پرونده جنایی امی بویر или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Роботам не доступно скачивание файлов. Если вы считаете что это ошибочное сообщение - попробуйте зайти на сайт через браузер google chrome или mozilla firefox. Если сообщение не исчезает - напишите о проблеме в обратную связь. Спасибо.
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru
کاربرهایی که تصادفی وارد سایت "اِمی بُیا دات کام" میشدن، فکر میکردن که این فقط بلاگ و دفترچه خاطرات آنلاینه! اول سایت نوشته شده بود: "دوست دارید بدونید که توی ذهن من چی میگذره؟" در ادامه نوشته بود: "سلام کافرها! بذارید اینطوری خودم رو توصیف کنم. من حتی اگر 20 نفر رو توی حیاط پشتی خونهم دفن کرده باشم، همسایههام بازم من رو یک شخص آروم، گوشهگیر و بیآزار توصیف میکنن." همه ی کاربرها فکر میکردن این نوشته یه نوع شوخی دارکه... هیچکس نمیدونست که توی ذهن نویسندهی این سایت چه افکار تاریکی میگذره درود رفقا! حالتون چطوره؟ با یه پرونده ی دیگه اومدم و البته یه تبخال گنده🥴🥴 دیگه نمی شد صبر کنم تا تبخالم خوب شه و رکورد کنم چون دیر میشد و بدقولی رو دوست ندارم! قراره با هم بریم سراغ یه پروندهی واقعی که همزمان هم غمانگیزه، هم ترسناک، هم عجیبه، و هم یه زنگ خطر جدی برای دنیای دیجیتال این روزامونه. فکر کن یکی سالها ساکت، بیصدا، توی سایهها، فقط توی دنیای آنلاین زندگی کنه… نه فقط زندگی کنه، بلکه یه زندگی کاملاً مخفی برای خودش بسازه. با وبلاگ، با داستانهای ساختگی، با وسواس، با نقشه… تا روزی که تصمیم بگیره همهی اون تخیلات رو واقعی کنه. تو این داستان با پسری آشنا میشیم که سالها استاکر یه دختر بود؛ بدون اینکه اون دختر حتی بدونه با همچین آدمی همکلاس بوده. یه عشق یهطرفهی بیرحم، با تهمایههایی از افسردگی، نفرت، و خشم فروخورده که آخرش به یه پایان فاجعهبار ختم شد. ما اینجا از تکنولوژی حرف میزنیم، از اینترنت دههی ۹۰ که چطوری با یه کلیک ساده میشد آدرس محل کار یه نفر رو خرید، از خانوادهای که هیچوقت حال پسرشون رو نپرسیدن، و از یه کارآگاه خصوصی که با یه تماس ساده، ناخواسته قتل یه آدم بیگناه رو ممکن کرد. بعضی وقتا فکر میکنم اگه یه نفر فقط یه بار، یه بار واقعا از دل و جون از لیام پرسیده بود «حالت خوبه؟»، شاید اصلاً امروز این داستان وجود نداشت. کاش بیشتر حواسمون به هم باشه، مخصوصاً به اون آدمای ساکتتر، گوشهگیرتر، که معمولاً کسی از حال و احوالشون نمیپرسه. راستی! تا حالا شده یه نفر یهویی زیادی از شما خوشش بیاد و یه vibe عجیب بده که حس کنی انگار یه چیزی سر جاش نیست؟ اگه داستان مشابهی داشتی، توی کامنتا بگو... ممنونم از اینکه همیشه از این کانال حمایت میکنید🫶🏻 یادتون باشه کانال رو به دوستاتون معرفی کنید، اینجوری خانوادهی جناییدوستمون بزرگتر میشه! ❤️ ✅پرطرفدارترین پرونده های جنایی بر اساس نظر شما: • ردپاهای پاک شده (160) پرونده جنایی گو یو ... • قاتلان سریالی شانگ (148) پرونده جنایی باند... • فریادهای خاموش یک مادر (136) پرونده جنایی ... • شیطان روی ریلها (140) پرونده جنایی قاتل س... • رانندگی به سوی تاریکی (128) پرونده جنایی ه... • اعترافات قاتل قبل از قتل در یوتیوب (155) پ... پشت صحنه: • پشت صحنه پرونده های جنایی، داستان های من و... 🖤اگر مایل هستید اسپانسر شید، میتونید به ادمین تلگرام، پیام بدید: https://t.me/RitaTrueCrime 🖤اینستاگرام شخصی: / ritaminoo #پرونده_جنایی #تروکرایم #ریتاتروکرایم #داستان_جنایی #مستند_جنایی