Скачать с ютуб داستان خون آشام واقعی в хорошем качестве

داستان خون آشام واقعی

خون‌آشام ساکرامنتو ریچارد چیس، یه مرد لاغر و بی‌روح با چشمای گود افتاده، ظاهرش شاید ترسناک نبود... اما چیزی که تو ذهنش می‌گذشت، برای آدمای اطرافش غیرقابل تصوّر بود. تو بچگی مشکلات روانی داشت. حیوانا رو می‌کُشت، خونشونو می‌خورد. از همون موقع همه می‌گفتن یه چیزی ته وجودش خرابه... باور داشت قلبش کار نمی‌کنه، خون بدنش خشک شده و تنها راه زنده موندن، نوشیدن خونه. از بیمارستان روانی مرخصش کردن چون گفتن "خطر نداره"... اشتباه بزرگی بود. سال ۱۹۷۷، ساکرامنتو صحنه‌ی یه سری جنایت وحشتناک شد. زن بارداری که شکمش پاره شده بود. بچه‌ای که ازش فقط تکه‌هایی باقی مونده بود. ریچارد، قربانی‌هاشو به طرز وحشیانه‌ای می‌کُشت، بدنشونو می‌برید، خون می‌نوشید و حتی به اجساد تجاوز می‌کرد. خونه‌ش؟ یه صحنه‌ی فیلم ترسناک بود. یخچالی پر از اعضای بدن، لیوان‌هایی پر از خون، دیوارهایی با لکه‌های خونی. تو بازداشت گفت: "من باید خون بخورم... وگرنه می‌میرم." دادگاه؟ گفتن دیوونه‌ست، ولی مردم می‌خواستن مجازاتش کنن. آخرش حبس ابد گرفت. ولی دو سال بعد، تو سلولش با قرص خودشو خلاص کرد. بدون پشیمونی، بدون وجدان. یه خون‌آشام واقعی... که خودش انتخاب کرد چجوری بمیره. #قاتل_زنجیره‌ای #خون_آشام_واقعی #ماجرای_واقعی #قتل_وحشیانه #ترسناک_واقعی #مستند_جنایی #سریال_کیلر #RichardChase #قاتل_واقعی