Русские видео

Сейчас в тренде

Иностранные видео


Скачать с ютуб خوانش یک غزل از بیدل دهلوی в хорошем качестве

خوانش یک غزل از بیدل دهلوی 6 месяцев назад


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru



خوانش یک غزل از بیدل دهلوی

در این ویدئو دو غزل ازدیوان مولانا بیدل دهلوی را می‌خوانم و یکی از آن‌ها را تفسیر می‌کنم. برنامه زنده اینستاگرام ۲ مهر ۱۴۰۳ 23-09-2024 00:00 مقدمه 02:35 خوانش غزل ۶۷۵ بیدل دهلوی 04:18 تفسیر غزل ۶۷۵ بیدل دهلوی 25:00 خوانش غزل ۳۴۵ بیدل دهلوی 27:02 پرسش و پاسخ غزل ۶۷۵ نیست ایمن از بلا هر کس به فکر جستجوست روز و شب گرداب‌ را ازموج‌،‌ خنجر برگلوست در تماشایی ‌که ما را بار جرات داده‌اند آرزو در سینه خار است و نگه در دیده موست جادهٔ کج رهروان را سر خط جانکاهی‌ست باعث آشوب دل ها پیچ و تاب آرزوست آنچه نتوان داد جز در دست محبوبان دل است وانچه نتوان ریخت جز در پای خوبان آبروست بر فریب عرض جوهر گرد پرکاری مگرد آینه بی‌حسن نتوان یافتن تا ساده‌روست حسن بیرنگیست در هرجا به رنگی جلوه‌گر در دل سنگ آنچه می‌بینی شرر در غنچه بوست غیر حیرت آبیار مزرع عشاق نیست چون رگ یاقوت اینجا ریشه درخون نموست بی‌فنا نتوان به کنه معنی اشیا رسید آینه‌ گر خاک‌کردد با دو عالم روبروست در عبادتگاه ما کانجا هوس را بار نیست نقش خویش از لوح هستی گر توان شستن وضوست خار و خس را اعتباری نیست غیر از سوختن آبروی مزرع ما برق استغنای اوست غفلت ما پرده‌دار عیب بینایی خوشست چاک دامان نگه را بستن مژگان رفوست چون زبان خامه بیدل درکف استاد عشق باکمال نکته‌سنجی بیخبر از گفتگوست غزل ۳۴۵ وقت پیری شرم دارید از خضاب مو، سیاهی دیده‌است اینجابه‌خواب چشم دقت جوهری پیداکنید جز به روزن ذره‌کم دید آفتاب اعتبار‌ات آنچه دارد ذلت است تاگهرگل کرد رفت از قطره آب چشم بستن رمز معنی خواندن است نقطه می‌باشد دلیل انتخاب جمع علم افلاس می‌آرد نه جاه بیشترها پوست می‌پوشدکتاب زبن بهارت آنچه آید در نظر عبرتی‌گردیده باشد بی‌نقاب سوزعشقی نیست ورنه روشن است همچو شمعت پای تا سر فتح باب جز روانی نیست در درس نفس سکته‌می‌خواند ز لکنت‌شیخ و شاب انفعالم خودنمایی می‌کند غم ندارد در جبین موج سراب فرع از بس مایل اصل خود است شیشه را انگور می‌داند شراب فرصت از خودگذشتن هم‌کم است یک عرق پل بر نفس بند ای حباب از مکافات عمل غافل مباش آتش ایمن نیست از اشک کباب ما و من بی‌نسبت است آنجاکه اوست با کتان ربطی ندارد ماهتاب آن شکارافکن به خونم تر نخواست چشم و مژگان بود فتراک و رکاب بیدل استغنا همین یأس است و بس دست بردار از دعای مستجاب شروین وکیلی، متولد ۱۳۵۳، دکترای جامعه‌شناسی دارد و در چند رشته‌ی دیگر از جمله فیزیولوژی اعصاب تحصیل کرده است. در حوزه‌هایی متنوع، از جمله تاریخ و اسطوره‌شناسی پژوهش‌‌ می‌کند و نظریاتش در قالب کتاب‌ها و مقاله‌هایی پرشمار انتشار یافته است. دستگاه نظری‌اش «زُروان» خوانده می‌شود که مدلی است سیستمی برای فهم رابطه‌ی «من شخصی» و «نهاد اجتماعی». موضوع اصلی اندیشه‌اش بازسازی تمدن ایران‌ زمین و هویت ایرانی است. شبکه‌های اجتماعی: تارنمای سوشیانس: www.soshians.net تارنمای خردسرای زروان: www.zourvan.com تارنمای موسسه‌ی خورشید: www.kanoon-khorshid.org کانال تلگرامی شروین وکیلی (آثار علمی‌): https://t.me/sherwin_vakili کانال تلگرامی نگارستان (آثار هنری و ادبی): https://t.me/SherwinVakiliArt اینستاگرام رسمی شروین وکیلی:   / sherwinvakiliofficial   اینستاگرام شخصی شروین وکیلی:   / sherwin_vakili   صفحه فیسبوک شروین وکیلی:   / sherwin.vakili   صفحه توییتر شروین وکیلی:   / sherwinvakili   کانال تلگرامی موسسه‌ی خورشید: https://t.me/khorshidraga کانال تلگرامی انجمن زروان: https://t.me/zorvan_org #شروین_وکیلی #بیدل_دهلوی #غزل

Comments